چهار سوی ذهن

همه ما محتاج یک انقلاب درونی هستیم.در معادله زندگی آینده هیچ وقت با گذشته برابر نیست

چهار سوی ذهن

همه ما محتاج یک انقلاب درونی هستیم.در معادله زندگی آینده هیچ وقت با گذشته برابر نیست

قدرت ذهن

اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کردند اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خواندند.(حضرت علی ع / حکمت ۱۵۷) 

 تمام آنچه را که در اطراف خود می بینید و گمان می کنید که خودشان ایجاد شده اند بازتاب اندیشه های خودتان است

این آیه را به خاطر داشته باشید:

یقینا خداوند آنچه را که در آسمان ها و زمین است در اختیار شما قرار داده است

انسان به طور مستقیم نمی تواند اوضاع و شرایط را انتخاب کند اما می تواند اندیشه هایش را آگاهانه برگزیند و در نتیجه به طور قطع اوضاع و شرایط دلخواهش  را بیافریند پس شما همان چیزی خواهید شد که فکر می کنید به قول مولانا:

ای برادر تو همه اندیشه ای                                  ما بقی تو استخوان و ریشه ای

گر بود اندیشه ات گل گلشنی                              ور بود خواری تو هیمه گلخنی

حضرت علی ع می فرمایند:

"جهان هر کس به اندازه وسعت فکر اوست "

ادامه مطلب ...

موفقیت چیست؟؟؟؟

کار اندکی که ادامه یابد از کار بسیاری که از آن به ستوه آیی امیدوار کننده تر است.(حضرت علی ع/حکمت ۲۷۸) 

   از همین لحظه که خواندن این مطالب را شروع کردید و تصمیم به اجرای آن گرفتید  شما در راه موفقیت قرار گرفته اید.موفقیت چیزی نیست که روزی به آن برسیم و بگوییم که آنرا به دست آوردیم بلکه موفقیت راهی است که انتها ندارد و شما می توانید  تا هر مرحله از آن پیش بروید. درمسیر موفقیت باید عمل خود را محاسبه کنید و ببینید  در کجای مسیر قرار گرفته اید اما نباید خود را با دیگران مقایسه کنید.

ادامه مطلب ...

از خدا خواستم .....

  خدا عقل را به انسانی نداد جز آنکه روزی او را با کمک عقل نجات بخشید(حضرت علی ع/ حکمت ۴۰۷)

 

 از خدا خواستم تا دردهایم را از من بگیرد.

  خدا گفت نه !

 رها کردن کار توست تو باید از آنها دست بکشی.

  

از خدا خواستم تا شکیبایی ام بخشد.

 خدا گفت نه !

 شکیبایی زاده رنج و سختی است شکیبایی بخشیدنی نیست به دست آوردنی است.

  

از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد.

  خدا گفت نه !

 من به تو نعمت و برکت دادم ، حال با توست که سعادت را به چنگ آوری.

  

از خدا خواستم تا از رنج هایم بکاهد.

 خدا گفت نه !

 رنج و سختی تو را از دنیا دورتر و دورتر و به من نزدیکتر و نزدیکتر می کند.

  

از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد.

 خدا گفت نه !

 بایسته آن است که تو خود سر برآوری و ببالی اما من تو را هرس خواهم کرد تا سودمند و پر ثمر شوی.

  

من هر چیزی را که به گمانم در زندگی لذت می آفریند از خدا خواستم و باز گفت نه !

 من به تو زندگی خواهم داد تا تو خود از هر چیزی لذتی به کف آری.

  

از خدا خواستم یاری ام دهد تا دیگران را دوست بدارم همانگونه که آنها مرا دوست دارند.

 و خدا گفت سرانجام چیزی خواستی تا من اجابت کنم.

 منبع :مجله راه موفقیت

آیا به راستی تلاش کرده ایم و موفق نشدیم!!!؟؟؟

 عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد. (حضرت علی ع / حکمت ۴۲۱)  

هر انسانی وقتی پس از ۹ ماه و چند روز از دنیای کوچکی پا به دنیای بزرگتری 

 می گذاره در حقیقت از چند ماه قبل زندگیش آغاز شده و از ۵/۴ ماهگی دوربین 

 زندگی که همان ضمیر ناخودآگاه اوست همه شنیده ها و دیده ها را ضبط می کنه. 

 آیا به دنیا اومدیم که فقط از لذت های مادی این دنیا استفاده کنیم و بریم ؟ 

 یا اینکه هدف از آفرینش چیز دیگریست؟ 

 آیا آفریده شدیم که دایما احساس ناراحتی و رنج داشته باشیم یا اینکه...... 

 اینا سوالایی هستن که ممکنه هرزگاهی به ذهن بعضی هامون بیاد که اکثرا بهش  توجهی نمی کنیم و ازش میگذریم غافل از اینکه جواب این سوالها و پیدا کردن راه حل برای اونا میتونه زندگی رو متحول کنه. 

 با خودمون فکر کنیم : 

 تا این لحظه عمرمون برای خدا برای خودمون و برای مردم چکار کردیم؟ 

 چقدر از عمرمون مفید بوده؟ 

 چقدر وظیفه انسانی خودمونو درست انجام دادیم؟ 

 چقدر از پس رسالتی که خدا روی دوش ما قرار داده براومدیم؟ 

 چقدر احساس موفقیت و خوشبختی می کنیم؟  

 چه کنیم تا بتونیم در مسیر واقعی خود حرکت کنیم و از تمام توانمندی های خود بهره ببریم؟

 و هزاران سوال دیگه که باید از خودمون بپرسیم و بهشون جواب بدیم و اگه الان که فرصت داریم اینکارو نکنیم مطمئن باشیم روزی باید به این سوالها جواب بدیم که خیلی دیره.

بنام آنکه سرآغاز آغازهاست

 ذهن انسان دارای توانمندی های بسیار زیادی است که اکثر ما از آن ناآگاهیم.  

 همین ناآگاهی موجب می شود که زندگی ما کیفیت مطلوبی نداشته باشد و اکثر وقتمان به بیهودگی و کسالت بگذرد. 

 در زندگی اکثر افراد آرامش جای خود را به ناآرامی داده و اضطراب و استرس در  درونمان ریشه دوانده است و اغلب به جای اینکه تلاش کنیم شرایط را بهبود ببخشیم با رفتارهای نادرست کمک به بزرگ شدن مشکلاتمان می کنیم حال آنکه خود از آن بی خبریم و دایما تقصیر را به گردن روزگار و دیگران می اندازیم.  

راه حل چیست؟  

 هر انسانی مسول کارهای خویش است و تنها خودش می تواند به خود کمک کند و  زندگی خود را تغییر دهد البته اگر بخواهد.  

 هر انسانی با آگاهی یافتن و به کار بستن آگاهیهای خود در زندگیش می تواند همانی  باشد که میخواهد به شرط آنکه بهای خواسته هایش را بپردازد.  

 امیدوارم بتوانم با آوردن مطالب مفید سهم کوچکی در تغییر زندگیتان داشته باشم که  البته این امر با خواستن شما محقق می شود. 

 لطفا اگر وقت با ارزشتان را صرف خواندن این مطالب میکنید برای یکبار هم شده  سرسری از این مطالب نگذرید و کمی در مورد آن فکر کنید شاید این زمان اندکی که صرف خواندن و فکر کردن می کنید شروع یک تغییر بزرگ در زندگیتان باشد

 با توکل به خداتغییر را شروع کنید.